چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۵ - ۱۸:۴۱
۰ نفر

دکتر مهدی مطهرنیا: در قصه‌ها آمده است که داود جوانک چوپانی بود؛ و جالوت سلطانی غول‌پیکر که مغفر او پانصدمن وزن داشتی.

داود با فلاخن خود و سه پاره‌سنگ تنها به جنگ جالوت رفت، با سنگ اول او را از پای درآورد و با دو سنگ دیگر همه سپاهیان او را که بیش از صد هزار تن بودند.

داستان داود و جالوت، کنایه‌ای است از پیروزی اندیشه بر زور، و معنویت بر خشونت. «اندیشه» تنها مخلوقی‌ است که به بند هیچ قفل و زندانی گرفتار نمی‌آید.

خاموش به‌نظر می‌رسد؛ اما خفه نمی‌شود؛ در هوا معلق می‌شود، اما نمی‌میرد، در دهلیز‌های هزارتوی تاریخ همواره زنده است؛ و داستان داود و جالوت برتابشگر یکی از رویاهای دیرین بشر بوده که طی چند هزار سال، در قالب قصه و تمثیل و افسانه به بیان این فرآیند برآمده است؛

داستانی که وجوه مختلف تفسیری آن، تشعشعات گوناگونی را برمی‌تاباند، و یکی از مهم‌ترین برداشت‌های ممکن در ارتباط با آن هم پیوندی «ایمان» با «عمل عالمانه» و پهلو پدیدگی آنها برای دستیابی به موفقیت‌های بزرگ با هزینه‌های اندک است.

تفسیر سوره «والعصر» نیز به گونه‌ای به همین معنا باز می‌گردد بیت‌ اصلی این غزل شیرین وحی تکیه بر «حق» و «صبر» برای دستیابی به موفقیت و پیروزی است؛ که جانشین «ایمان» و «عمل عالمانه» برای حصول به رفتار صالح و به تبع آن پیروزی و موفقیت حقیقی در حیات فردی و جمعی است.

ملت فلسطین امروز مکررکننده تاریخ و تصویرگر داستان داود و جالوت است. رژیم صهیونیستی اسرائیل در فضا و زمانه تاریخ کنونی جالوت سرزمین فلسطین است و ملت فلسطین و به‌ویژه انتفاضه فلسطین؛ در مقام داود تکیه زده‌اند؛ اما داود در حرف نمی‌گنجد؛

بلکه باید در عمل پیروزی اندیشه بر زور، معنویت برخشونت و دانایی را بر فریب به نمایش گذارد.فلسطین باید بپذیرد که رژیم صهیونیستی اسرائیل موجودیتی تلخ، خشن و قسی‌القلب است که از سوی قدرت‌های بزرگ جهانی حمایت می‌شود.

و رستنگاه این حمایت را باید در هم‌پیوندی منافع قدرت‌های بزرگ جهانی با سرمایه‌های پولی و مالی صهیونیسم اقتصادی جست.

صهیونیست‌ها با بهره‌مندی از وجه غالب دین یهودیت و آیین حضرت موسی کلیم‌الله گلوگاه‌های اقتصاد جهان را در دستان خود دارند و منافع قدرت‌های بزرگ برای عبور کم‌هزینه از این گلوگاه‌ها در گرو حمایت از صهیونیسم سیاسی است.

هرچند که به قول یعقوب مریدور – پدر ژان مریدور عامل ارتباطی صهیونیست و آمریکایی‌ها – نیاز قدرتی مانند ایالات متحده آمریکا به صهیونیست‌ها در منطقه کلیدی و حیاتی خاورمیانه؛ کم‌هزینه و پرفایده است؛ و آمریکایی‌ها با کمک سالانه قریب 4 میلیارد دلار یک‌دهم هزینه یک ناو هواپیمابر را در منطقه مدیترانه و قلب خاورمیانه پرداخت می‌کنند؛

اما از سوی دیگر صهیونیسم سیاسی نیز در سایه حمایت قدرت‌های بزرگ به‌ویژه آمریکا، این همه خشونت را نه به مردم فلسطین بلکه به تمامی ملت‌ها و قلوب و عقول آزادیخواه و عدالت‌جوی جهان تحمیل می‌کند.

رژیم صهیونیستی اسرائیل یک واقعیت است که بیش از هر امر واقع قابل تصوری از حقیقت بی‌بهره است؛ اما این بی‌بهره‌گی تا سرحد پوچی از حقیقت این واقعیت نمی‌کاهد که «رژیم اسرائیل» موجودیتی است که نمی‌توان وجود آنرا نادیده گرفت.

از سوی دیگر این پوچی آکنده از رویکردهای میلیتاریستی را باید به خوبی شناخت؛ هویت زیرین این رژیم متکی بر خشونت، توسعه ناآرامی و رشد بی‌ثباتی در محیط نزدیک خود در راستای تثبیت بی‌هویتی خویش در قالب هویت کاذب نظامی است.

مستندسازی این هویت کاذب در قالب کنوانسیون‌ها و قطعنامه‌های گوناگون حاصل می‌شود و آمریکا نیز تلاش دارد پس از مستندسازی این رژیم؛ به محدودسازی آن در منطقه با پشتیبانی از تشکیل دولت خودگردان فلسطینی نایل آید و سپس با ترسیم نقشه تثبیت شده رژیم صهیونیستی، این پایگاه مهم را در ظل زمان خود در جغرافیای هدف استراتژیک ایالات متحده در قرن بیست و یکم مدیریت نماید.لذا  به‌نظر می‌رسد شعار حق‌طلبان آزادی‌خواه و درعین‌حال زیرک در ارتباط با موضوع فلسطین و قدس باید متکی بر این گزاره جدی باشد: جهاد برای دستیابی به صلح عادلانه و این جهاد  نه در قالب سخت‌افزارانه آن بلکه در تصویر نرم‌افزارانه آن بروز کند.

اسلام دین آزادی و عدالت و صلح است؛ و این آسمانی واژگان زمینی را در پیوندی معنادار با یکدیگر مرتبط می‌داند.

رژیم صهیونیستی موجود است؛ حال عادلانه یا ناعادلانه، مشروع یا غیرمشروع باید در تمام بعد از پذیرش این واقعیت تلخ به آن نگریست؛ و تلاش نمود در پرتو پذیرش این واقعیت، حقیقت تلاش مسلمانان جهان را در برپایی روز قدس با جهاد برای دستیابی به صلح عادلانه باز تعریف نمود.

خدای رحمت کند معمار کبیر انقلاب اسلامی را. او با صدای رسا بیان کرد اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود؛ اما همیشه با درایت و فهم فضا و زمانه‌ تاریخی با قبول این واقعیت تلخ  در بزنگاه‌های تاریخ به گونه‌ای مدیریت نمود که در عین بیان حقایق اصول و آرمان‌های انقلابی را در چنبره ایده‌آل‌سازی‌ها غوغامحورانه ذبح نکند.

خرد سیاسی ایجاب می‌کند که بزرگان سیاست مراقب باشند؛ اسرائیل مانند گربه‌ای است بی‌چشم و رو که به حامیان خود نیز رحم نمی‌کند، لذا بیش از آنکه با قدرت با وی برخورد شود – که باید باشد و حزب‌الله لبنان آنرا به نمایش گذاشت – باید با تدبیر با آن مقابله کرد.

کد خبر 6151

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز